مطلب قبلیه پاک شد

اول اینکه مطلب قبلی پاک شد ؛ بچه هایی هم که نظر داده بودن مرسی ولی باید پاک میشد احساس کردم اشتباهی گرفتن مطلب رو بعضی ها من کاملا نمادین و بی منظور نوشته بودمش ولی.......
بچه که بودم مامانم از هفت روزه هفته ۶ روزش داشت من رو به خاطر کارایی که کرده بودم دعوا میکرد هر روزم یه چیزی حدود ۱۲ ساعت از ۲۴ ساعت......به امید اینکه من بگم ببخشید ؛اشتباه کردم دیگه نمی کنم ولی من همه ۱۲ ساعت رو وای میستادم نگاش میکردم بی یک کلمه حرف....خوشم نمیاد از این کلمه ببخشید اگر در معنای واقعیش به کار میرفت...........ولی الان نه !!!!ایراد نداره دیگه به نظرم اگه بگم ...اگه لازم باشه و اگه کاری کرده باشی گرچه تا حالا ۲ بار بیشتر نگفتم ولی....مهم نیست بازم میگم اگه احمق بازی در اوردم ببخشید.....
دیشب تا ۵ بیدار بودم ولی نمیتونستم on بشم داشتم از نگرانی و غصه و ..... میمردم .....دلم خیلی گرفته بود از ظهرش ؛شب هم که دیگه هیچیی......ولی هیچ کار هیچ کاری نمیتونستم بکنم نمیدونم چرا یهویی همه چیز میریزه به هم؟!امیدوارم درست شه زوده زود.....
نمیدونم چرا ادما انقدر لجبازن؛چرا ادما انقدر همه چیزرو سخت میگیرن؛چرا ادما نمیذارن اونجوری که دوست داری زندگی کنی؟چرا اونی هم که دوستش داری بیخودی از دستت ناراحت میشه؟چرا ادما انقدر زود عصبانی میشن؟چرا ادما بعضی وقتا نمیفهمن دارن چی کار میکنن؟چرا ادما عادت کردن به اذیت کردن همدیگه؟چرا ادما همیگرو دوست دارن ولی به روی خودشون که نمیارن هیچ ......؟چرا بعضی ها انقدر سنگدل شدن؟چرا..........هزار تا چرای دیگه ...هزار تا حرف بی ربط دیگه....حالم اصلا خوب نیست ...نمیدونم باید چیکار کنم......
تا باز چرت و پرت نوشتنم رو ادامه ندادم برم....برم دعا کنم قبل از اینکه دیوونه بشم خدا یه فکری به حالم بکنه!!!

نظرات 18 + ارسال نظر
گندمزار دوشنبه 16 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 09:51 ق.ظ http://gandomzar.blogsky.com

تو چرا این طوری شدی؟ برا چی پاکش کردی خوب بود که ...
میدونی پرستو .... خیلی از بعضی ها بدم میاد خیلی ولی انقدر بی خودن که ارزش ناراحت شدن ندارن ...گور باباشون .. دوسشون ندارم
عجب گیری افتادیم منو تو ...
بیخیال بابا ۳شنبه میام بریزیم به هم همه جاروD:

پوریا دوشنبه 16 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 12:51 ب.ظ http://tanboor.blogsky.com

می دونی جیه ؟؟؟
آدم فقط کافیه که ۱ نفر رو دوست داشته باشه تا زندگی زهر مارش بشه میفهمی ؟؟؟؟؟؟دقیقا زهر مار.....
مطالب جالبی مینویسی و خیلی عالیه که از قبل فکر نمیکنی که چی بنویسی...

امین دوشنبه 16 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 03:04 ب.ظ http://amin-ga.persianblog.com

والا این چقدر به دستام زحمت دادم تا نوشتم حالا پاک کردی!!!(خیلی بی جنبه ام نه) راستی دنیا و عشق و حالش اینا رو بیخیالش ..گفته خودته ها ...بیخیال باش خانم معلم !!!راستی نیامدی اشکال بگیری از بلاگ اسکایا!!!

سعید دوشنبه 16 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 03:07 ب.ظ http://nale.persianblog.com

پرستوی مهربانم سلام...
تو دیگه چرا ؟ تو خودت پیام آور امید هستی ...
برای دوست کوچولوت هم دعا کن ...

غریب دوشنبه 16 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 03:09 ب.ظ http://baranemehr.blogsky.com

سلامی به مهر به پرستوی تازه غمگین ...

شعر بعدی باران مهر شاید خوشحالت کنه !!

گندمزار دوشنبه 16 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 04:32 ب.ظ http://gandomzar.blogsky.com

سر کار خانوم ... دان به زور بنده رو میبرن مهمونی این طرح عظیم و با فتخار رو بذاریم برای فردا؟D:

مدیر مسئول دوشنبه 16 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 05:04 ب.ظ http://www.saridaily.blogsky.com

مطالب بروز شد:16/4/1382):::::::::فاش کردن نام نویسندگان وبلاگهای فاحشه و هستی::::::::::شعر قاضی مرتضوی::::شعر دانشجو:::بمن میگن پسر ارباب:::::دانشگاه 1 هفته تعطیل هست:::::انصار جنایت میکند بوش حمایت میکند

غریب دوشنبه 16 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 06:08 ب.ظ http://baranemehr.blogsky.com

باز هم سلام..
باشه دفعه بعد یه کم می نویسم ...
تا بعد

پرستو دوشنبه 16 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 07:42 ب.ظ http://aftabgardoon34.blogsky.com

سلام پرستو جان
وبلاگ قشنگی داری.من تازه باهاش آشنا شدم.

لطیفه دوشنبه 16 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 08:04 ب.ظ http://latifeh.blogsky.com

سلام خانومی
چرا پاک کردی
مطلب من که خیلی با احساس بود
تازه خیلی هم متنت خوب بود
شاد باشی خانومی

ساقی دوشنبه 16 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 11:50 ب.ظ http://felfeltorsh.blogspot.com

منم بچه بودم ببخشید نمی گفتم چون احساس می کردم ببخشید من خیلی مهمه و یه جور قبول کردنه سر زنشه خودمه اما الان عین نقل و نبات ببخشید می گم..چون برام یه جور از سر باز کردنه!

حامد--- چک نویس سه‌شنبه 17 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 08:15 ق.ظ http://WRITE-OFF.BLOGSKY.COM

نرم و ناتوان بر سخت و پر توان چیره است در تاریکی ها سلاح پنهان کن!!

امین سه‌شنبه 17 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 09:16 ق.ظ http://amin-ga.persianblog.com

مگه قرار بید با افتادن من شیرینی پخش کنن!!!!!:D:D:D:D دنیا رو عشق و حالش درسا رو بیخیالش ....کیلیک کردما!!!!

غریب سه‌شنبه 17 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 09:25 ق.ظ http://baranemehr.blogsky.com

دوست مهربانم سلام...
صبحت بخیر... شعری برای تشکر مهربانی دوستان در سرزمین مهر نگاشته شده است که نهایتش تا خداست . منتظریم

نغمه سه‌شنبه 17 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 10:11 ق.ظ http://naghmeh-a.blogsky.com

تو همین الانش هم که ببخشید می گی از صد تا فحش بد تره.
همون ندی سنگین تری...
در ضمن مگه خودت نمی گی بی خیال دنیا پس بی توام بی خیال شو دیگه

لطیفه سه‌شنبه 17 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 10:23 ق.ظ http://latifeh.blogsky.com

سلام خانومی
ممنونم ازت
لطف کردی اومدی
بازم اگه به سرت نزنه متنتو پاک کنی پیشت می یام

لطیفه سه‌شنبه 17 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 12:27 ب.ظ

خوب بازم خودمم
یه مطلب جدید نوشتم
البته مثل مطلب آخریه گندمزار
خواستی بیا پیشم
قربونت خانومی

مرد تنها(نگاه) سه‌شنبه 17 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 12:56 ب.ظ http://shouka.blogsky.com

هی!
چه جای ملال؟
دیوانه شو!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد