دیروز روز بدی نبود ؛خوب بود؛یعنی خواستیم که روزه خوبی باشه و شد گندمزار اینجا بود و مقداری خل بازی در اوردیم که از مطلب قبلی پر واضح است!!!که این گندمزار من رو اغفال کرد.
زود رفت .چون ممکن بود شب اینجا شلوغ شه و بعد دیگه خونه رفتنش با خدا میشد دستور داده بودن زود برگرده....یه ساعت بعد تلفن زنگ زد گفتم: بله .گفت :سلام .گفتم:بفرمایید گفت:حالا دیگه ما رو نمیشناسی بی معرفت!!گفتم اِ تویی؟ خوبی ؟خوش میگذره و از این حرفا....یه کم چرت و پرت گفت..... بعد گفتم کی هارو میبینی که شروع کرد؛ اِ اِ فلانی رو یادته شده یه ادمه.......اون یکی رو چی یادته چه مظلوم بازی در میاورد یه گله پسر از دستش تو دانشگاه عاجزند......... رو چی یادته؟!!!بابا بسه من چیکاره بقیه دارم....هر کی هر چی شده شد!!!زنگ زده بود ببینه ما کنکورمون رو چه جوری دادیم بره همه جا رو پر کنه!!گفت هر چی زنگ میزنم خونه حکیمه اینا برنمیدارن شمارش عوض شده؟گفتم :اره...گفت بهم میدی ؟گفتم:نه ....اِ چرا؟میگم بهت زنگ بزنه...دیگه دیدم گناه داره بگم خودم هم الان از شنیدن صدات اول خوشحال شدم به خصوص که این روزا دلم هی برا مدرسه تنگ میشه ولی همین که دوباره شروع کردی بی وقفه چرند گفتن ......بعد شروع کرد به گفتن حرفایی که پشت سر من شنیده بود......مغزم سوت کشید ....البته مهم نبود خیلی که این راجع به من چی فکر میکنه چون از اوناییه که برام ارزشی ندارن ولی داشتم شاخ در میاوردم........خلاصه سعی کرد روزِ خوبم رو خراب کنه و من هم سعی که نتونه!!!!!!اخرش هم من بردم........
یکی از مهم ترین کتاب های جهان چگونه نوشته شد...
در سال ۲۳ سلطنت جائو؛لائوتزه متوجه شد که جنگ باعث ویرانی زادگاهش است و چونبه مراقبه در باره جوهر زندگی پرداخته بود ؛می دانست گاه یانسان باید عمل کندو تصمیم گرفت محل زندگیش را ترک کند در کنار دروازه شهر به نگهبانی بر خورد که مانع او شد و به او گفت میخواهم بدانم بعد از این همه مراقبت چه برای اموختن دارید .اگر دانش خود را با من تقسیم کنید میگذارم بروید لائوتزه در ان زمان کتابی نوشت و تنها نسخه اش را به نگهبان داد...در یکی از صفحات ان نوشته شده :
ان که دیگران را میشناسد؛خردمند است.
ان که خود را میشناسد؛روشنیده است.
ان که بر دیگران پیروز میشود؛نیرومند است.
ان که بر خود پیروز میشود ؛شکست نا پذیر است.
ان که شادی را میشناسد؛ثروتمند است.
ان که بر راه خویش پا بر جا میماند؛با اراده است.
فروتن باش اما غرور خود را حفظ کن.
خم شو اما سر افراز بمان.
خود را خالی کن اما سر شار بمان.
خود را بفرسای اما تازه بمان.
خردمند خود را به نمایش نمیگذارد؛ز این رو میدرخشد.
خود نمایی نمیکند بنابراین او را میبینند.
خود را ستایش نمیکند و بنابراین سزاوار است.
و از انجا که رقابت نمیکند؛هیچ کس را درجهان یارای رقابت با او نیست.
اول هاش هم یه کم تلخیص داشت....
پائولو کوئلیو
فعلا خداحافظ....
من هم که خود را شناختم بدبخت روزگارم و فقط امیدم به یک وبلاگی که دارم شما هم به کلبه درویشی ما سری بزنید و ما را از نظرات خود بهره مند سازی چرکنویس
دیروز هیچ خبری نبود بابا از امیر آباد هم گذشتیم خوابگاه ها که تعطیل بید...
من و تو اصلا خل نیستیم...مطمئن باش ... هرچه قدر هم که ادمونه بنویسی فرقی نداره ... ماهیتت عوض نمیشهD:
اون دوست با حالت رو هم بیخیال
کوتاه است در
پس ان به که فروتن باشی!
به قول عماد این پائولو کوئلیو مال ایتالیاست!!! شما هم که که همش از همین چیز می نویسید !
فکر کنم چی بودنش مهم تر باشه از اینکه ماله کیه!!!
مال کدوم کتاب پائولو کوئلیو ست؟
سلام ... خوب مگه چیه ما همین هارو فعلا میخونیم ...
هر کس به اندازه ء سطح خودمون میفهمیم و میخونیم شما که بالا ترید بیاد از خودتون بنویسید برامون ما استفاده کنیمD:D:D:D:D:
یعنی منم لینکت رو بذارم ؟؟؟؟زرنگی؟؟؟؟؟؟؟؟
در ضمن من یه مقداری با پائولو کویلو مشکل دارم پس نظر نمیدم
من که نگفتم بد بید !!!چرا می زنی:D:D:D:D
زنده باد پائولو کوئولولو !!! این بابا اهل هر جا که باشه قاصد شکفتنه ! توی بهت و دغدغه ناجی قلب منه !! ... اوهوی امین دهن سرویس ! این پائولو تو برزیل به دنیا اومده ولی کل زندگیشو تو ایتالیا گذرونده !!! نمیدونستی بدون ! اطلاعات عمومی !
سلام پرستو جان...... کلبه خرابه منو با نور وجودت روشن کردی عزیز......... شعری هم که نوشته بودم از حافظ بود.....
سلام
اولا ممنون که تولدمو تبریک گفتی
دوما اینکه جملات بسیار زیبایی بود
موفق باشی و بای ...
سلام پرستوی مهربونم!
چشم... بزودی
برای گندمزار عزیز هم سلام برسون.
تا بعد.....
سلام دوست هم نام
خوبی؟ ببخش که من کمی دیر میام اینجا، چون بدجوری اوضاع زندگیم به هم ریخته! یه کم باید براش وقت بیشتری بذارم!
به اینکه این و اون چی می گن خیلی وقعی نذار خصوصن اگه آدمای چندان مورد توجهی نیستن... خودت باش و همین، که خودش یه دنیا هنر می خواد.
تا بعد... شاد و پیروز باشی
سلا پرستو جان ... ممنون که به وبلاگم سر زدی ... موفق باشی... مثل همیشه و برای همیشه ...
سلام خانومی
خوب کردی که نذاشتی روزت خراب بشه
اما یه بنده خدایی فال گوش وایستاده بود و جواب کامنت قبلی رو بهم داد
خواهشن از این به بعد راجع به مسائل شوهر و مادر شوهر ننویس
حوصله دعوا با پسرای سه آتیشه رو ندارم
چه قد بهشون بر خورده بود
جمله ای دیدم از شما بس زیبا گفتم در جریان باشید انشاا... در پناه حق موفق باشید .
...چی بگم؟
یه جورایی مثل اینکه نمیشه نظر داد!
باور میکنی؟
ممنون ازت خانومی
کاریش نمی شه کرد
همینه که هست بایدم باهاش ساخت
موفق باشی
سلام
+حرف پائو لو کوئیلو رو زدی یاد کیمیاگر افتادم .چند روز پیش که می خوندمش واقعا مست شدم!
+اون مطلبی رو که نوشته بودم به خاطر جهل من هست .وگر نه ، خداوند خواسته که باشم .حتما حکمتی هست:)
+راستی من نفهمیدم به چی مشکوک شدی.آخه من هم دارم به خودم شک می کنم.
+در ضمن امیدوارم شما و گندکزار و....خلاصه همه ی کنکوری ها موفق بشن!
ایام به کام
سلام پرستو جان. ممنون که به من سر زدی. با اجازه لینکت را دادم. باشد که باز هم همدیگر را ببینیم .
baba on jostane na javidan
همین دیگه شما قوانین رو نمی دونین به مشکل می خورین.
هر کسی از هر جا برای هر چی دلش تنگ میشه باید بیاد وبلاگ من بیل بزنه! :)
کنکور چطور بود؟
سلام یه بارکی بگو برین کتابهای پائولو کوئلیو
رو بخونین دیگه ..!!
ما خانوادگی قربون اون دل پاک پرستو جون هم میریم ..!!!!!!
کنکور چطور بید!!
سلام..
چیچیا می گن مردم؟!؟!؟
سلام.واقعا جملات تامل برانگیزی داره این پائلو....... اما آیا فقط میخونیم و لذت میبریم یا عمل هم میکنیم؟
از اینکه به اینجا اومدم خوشحالم ...
بازم بهت سرمیزنم ...
سلام . از ابراز لطفت سپاسگزارم . امیدوارم بتونم همیشه مورد محبت و نقدهای شما باشم.
این نوشته های آخر خیلی به جا بود واسه من
نه بابا انگار همه پرستو ها با حالن!!!خيلی بلاگت قشنگه..به خصوص نوشته هات...اينجا هم يه پرستو می نويسه! خوشحال ميشيم بيای!
سلام!
پرستو جان چون عجله داشتم زودی اومدم و وبلاگت رو سیو کردم تا سر فرصت بخونم...منو ببخش باید زود هم برم...موفق باشی...
سلام
من فکر کنم که گفته بودم سواد مواد درست حسابی ندارم :). آره منظورم همون تلاش بیده:) ولی.....! هیچی ،بگذریم!
ممنون که به من سر زدی.....بازم بیا!