خدا هم گناهکار ه؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سلام
اول میخوام یه چیزی بگم در جوابه شاهرخ که گفته بود من دارم از اینجا دستِ خالی میرم...بعضی وبلاگ ها ورزشی هستن و پر از اطلاعات جدید...یا مثلا تاریخی یا فلسفی یا سیاسی ...اینا همشون با وجود اینکه شاید دارای مطالب اموزنده ایی باشه ولیبا این وجود هر کسی که میره دسته پر بر نمیگرده!!!بستگی به ادمی که رفته اون جا داره....ولی وبلاگه من یه وبلاگ شخصیه شاید یه وقت خنده دار ؛یه وقت سیاسی یه وقت مذهبی....از هر چیزی توش مینویسم؛از زندگی و از روز مرگی خودم...از احساسم از دلگرفتگی هام ...از ادمایی که دوستشون دارم وندارم....از روزای خوب و بدی که تا حالا دیدم ...از تدمای خوب و بدی که تا حلا دیدم ....برای دله خودم و احتمالا ادم هایی که اینجارو دوست دارن...وخوب مطمئنا هر کی وقتی داره کاری رو میکنه سعی میکنه به بهترین شکل انجامش بده...منم از این قاعده مستثنی نیستم و اگه فقطِ فقط یه نفرم باقی مونده باشه که اینجارو بخونه و دوست داشته باشه من باز مینویسم...
بعد اینکه به نظرم اینجا خیلی قشنگ شده...کاره من نیستا؛ من لینکم به سختی میذارم.
جناب عماد خان زحمتش رو کشیدن....گندمزار هم صفحه نظراتش رو درست کرد...خودم که اولش شوکه شدم ؛از خواب پا شدم دیدم وبلاگم عوض شده...ولی باید بهشون بگم خیلی خیلی مرسی...ادم نوشتنش میاد هی..
دیگه...دیگه...دیگه اینکه احساسِ عجیبی دارم...نمیدونم چیه ولی مرموزه...فقط میدونم از این حس های تکراری و هر روزی نیست...جدیده!!نو!!نه منتظر اتفاق خوبیم نه هیچ چیز دیگه...فقط حسه خوبیه و همین بسه برام و خدا رو شکر!!!زندگیم عجیب شده...خیلی عجیب!!و جدا هر چی میگردم اتفاق تازه و جدیدی برا این تغییر یهویی پیدا نمیکنم...شایدم فقط یه حسه قشنگه...خیلی دلم میخواد منشا این حس رو پیدا کنم شایدم موفق شدم...
دیروز کتابه شیطان و دوشیزه پریم پائولو کوئلیو رو خوندم....۶ ماه دارمش ولی تازه خوندمش عجیب بود به نظرم...ادم رو بد جوری در گیر میکنه...مغز ادم از اول تا اخر جای همه شخصیتها فکر میکنه وتصمیم میگیره!!!!جدی اگه یکی بگه از این کتابه خوشش اومده بعدش باید بگه از کدوم یک از نظریه ها!!از اول تقابل نیکی و بدی...این که بالاخره ادم نیک سرشته یا بد سرشت یا هر دو با هم...چطوری افریده شده...این که نیکی پیروز میشه یا بدی...اینکه شیطون درونمون قویتره یا فرشتمون....این که خدا هم گناه کار هست؟؟؟!!!!!! اینکه واقعا خدا عادله!!!!! اینکه اگه اگر نیک باشیم خدا عادل است و ما را به خاطر کارهای بدمان میبخشد و اگر بد باشیم ما پیشاپیش محکومیم و کرده های زشتمان هیچ اهمیتی ندارد!!!!!!!!!!!!!اینا از اول تا ته کتاب هست.... جالب اینه که به نظرم اخرش رو گذاشتن برا خودمون....من که حس نکردم به این سوالا که از اول کتاب مطرح بود اخرش جواب داد...ادم که نا خوداگاه جای همه فکر کرده و تصمیم گرفته خودش هم اخرش باید بگیره موضوع رو...من که هنوز یه کم در گیرم...
یه چیزه با حال خوندم تو این کتابه که بی ربط به زندگی فعلی من نیست....
"نقش یک روح نیکوکار را بازی کردن فقط کار ان هایی است که در زندگی از تصمیم گیری میترسند؛پذیرفتن نیک سرشتی خود همیشه اسانتر از رویارویی با دیگران و جنگیدن برای حقوق خودمان است".....
خوب من اولش اصلا نوشتنم نمیومد ولی الان نه...حیف که باید برم...الان یه عالمه مهمون میان اینجا که تصمیم هم دارن فعلا بمونن!!!
تا بعد...

نظرات 23 + ارسال نظر
گندمزار جمعه 27 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 01:22 ب.ظ http://gandomzar.blogsky.com

اول!

پوریا جمعه 27 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 01:22 ب.ظ http://tanboor.blogsky.com

سلام مطالب جالبی نوشتی اشتبا نکن وبلاگ تو هم آموزندس......
اوه راستی یه تو صیه این کتاب رو حتما بخون(خرسهای پاندا به روایت یک ساکسیفونیست که دوست دختری در فرانکفورت داشت)خیلی کوتاه و قشنگه

عماد پرسپولیسی جمعه 27 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 01:22 ب.ظ http://emadd.blogsky.com

خوهش میکنم قابلی نداشت ... در مورد اون حس خوب هم به نظر من حس عاشقیه ... یحتمل به همون خلیل فادیگا ربط داره !!!

گندمزار جمعه 27 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 02:23 ب.ظ http://gandomzar.blogsky.com

امیدوار حس جدیدت حس خوب و پایداری باشه ...
نگهش دار!
چرا خدا گناهکاره؟ خدا چیکارکنه با بنده های دیونش؟
پرستو جونم خوش بگذره بهت همیشه...

نه من نگفتم خدا گناهکاره این تفکره یکی از شخصیتهای کتاب بود...
بعدم من نمیدونم چه حسیه که بخوام نگهش دارم..ولی چشم

نغمه جمعه 27 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 06:39 ب.ظ http://naghmeh-a.blogsky.com

پرستو جونم میگما تو چیت مرموز نیست D:
ولی بهر حال خوبه که خوبی و خوبه که حس مرموزت هم حس خوبیه امیدوارم مقدمهء اتفاقهای خوب هم باشه...
در ضمن قراره به توصیه گندمزار برا سر در خونه خودمون یه تابلوی کارونسرای...سفارش بدم. اکه رفتم میدم یکی هم برا شما بزنن.

مرد تنها(نگاه) جمعه 27 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 10:30 ب.ظ http://shouka.blogsky.com

سلام...
این جملهء اخر رو
ده بار دیگه بخون
تا...

لطیفه جمعه 27 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 10:47 ب.ظ http://latifeh.blogsky.com

سلام خانومی
بنویس و همین طوری
هستند کسایی که درکت کنند و بفهمن چی می گی و قرار نیست هر کسی که می یاد به وبلاگ از اون خوشش بیاد حالا هر چی هم زحمت بکشی
در پایانم امیدوارم مهموناتون مثل مهمونای ما نباشند و گر نه خدا به دادت برسه
شاد باشی خانومی

علیی جمعه 27 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 11:12 ب.ظ http://asrar.blogsky.com

سلام ممنون که به وبلاگ خالی از پر من سری میزنی این کار خوبت را ادامه بده ممنون بای

مرد تنها(نگاه) شنبه 28 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 01:37 ق.ظ http://shouka.blogsky.com

...سپاسگزار لطف شما!

دلگرفته شنبه 28 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 07:33 ق.ظ http://www.delgerefteh.blogsky.com/

manam arezoye azadi daram barat aziz...ya hagh

ابرخاکستری شنبه 28 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 07:47 ق.ظ http://abrekhakestari.blogsky.com/

آره ... شاید خدا واقعا گناهکاره بخاطر داشتن مخلوقاتی مثل ما آدمها ... !!
( من با اجازه بهت لینک دادم ... )

گندمزار شنبه 28 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 11:30 ق.ظ http://gandomzar.blogsky.com

پرستو خانم؟!
خوب هستید شما؟ جیگ......D:D:D:D:

صادق شنبه 28 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 12:23 ب.ظ http://sadeghkhan.blogsky.com/

سلام در مورد جمله آخر که نقل کردید من نظر متفاوتی دارم. من فکر می کنم که پذیرفتن نیک سرشتی تناقضی با جنگیدن برای حقوق خودمان ندارد. من متوجه منظور شما نشدم. البته شاید گاهی اوقات برای فرار از عمل و مسئولیت با توجیه این کار رو انجام بدهیم.

بهتاش / غروب شنبه 28 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 12:26 ب.ظ http://sunset.blogsky.com

سلام
پرستو - جیگ ... یعنی چی ؟ میشه برام تکمیلش کنی .
۱) وری ۲)ول ۳) ر ۴) هیچکدام

نازلی شنبه 28 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 02:10 ب.ظ http://naazlii.persinblog.com

salam dooste aziz....cheghdr harf toye gelote...mesle man......

صادق شنبه 28 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 03:04 ب.ظ http://sadeghkhan.blogsky.com/

سلام پرستو خانم مطالب وب من نوشته های من نیستند. بلکه مطالبی هستندکه بنحو زیبایی پرورش یافته و بزیبایی نوشته شده اند. البته من نحوه تحلیل مطالب رو تایید می کنم. درضمن من بیشتر به نقد شما احتیاج دارم. شاد وخرم باشید

احسان شرک شنبه 28 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 03:34 ب.ظ http://shrek.blogsky.com

سلام وبلالگ قشنگی داری.بعد که گفتی گندمزار فهمیدم چرا قالبت یک کم آشناست!
از لطفت هم ممنون من هم به قولم عمل کردم!!!

بهرام شنبه 28 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 03:47 ب.ظ http://dokhtarankimiagar.blogsky.com

چه قالب قشنگی! متنت هم زیباست!

لیلی شنبه 28 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 04:04 ب.ظ http://leili.blogsky.com

سلاااااام!!!
چه لینک کوچولویی(;
از دست شاهرخ هم ناراحت نشو اینجوریه دیگه به من هم از اینا هی میگن!!بی خیالشون

آبی شنبه 28 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 04:33 ب.ظ http://www.abiii.com

سلام...دوست دارم آفلاین بخونم مطلبت رو...شاد باشی...یا حق!

احمد شنبه 28 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 05:50 ب.ظ http://neilabak.persianblog.com

مصلم بدون که خدا عادله.............! این ماییم که بدیم

سر کار شنبه 28 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 06:36 ب.ظ http://sare-kari.blogsky.com

سلام
پرستو خانم! میدونی گاهی ما احساس های خوب یا بدی پیدا می کنیم که البته نمی تونیم علت ظاهریش رو پیدا کنیم . این از ضمیر ناخودآگاه ما انسانها ناشی می شه . در کتاب های روانشناسی هم روی اون کار می کنن تا فرد بتونه تا حدودی این ضمیر رو تحت اختیار خودش قرار بده و ...
خیلی از این کتابها خوندم . ولی زیاد نتیجه نگرفتم.
سبز باشید

میلاد شنبه 28 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 08:03 ب.ظ http://tarfand.blogsky.com

سلام
موفق باشی
اولین باری هستش که میام اینجا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد