...

شما چیزی را میپذیرید یا بهتر بگوییم ؛ان چیز شما را میپذیرد . و ان چیز پایان نام دارد. لا اقل خودش را اینطور معرفی میکند. هر چه را که پایان در وجود شما لمس کند؛رنگ تیره ای به خودش میگیرد.چیزی به اتمام میرسد و این چیز؛خود شما هستید. این نگران کننده است. اگر نتوانید حدس بزنید که در انچه پایان میپذیرد چیز دیگری اغاز میشود؛ احتمالا نگران کننده خواهد بود.

چیزی پایان میپذیرد و چیز دیگری اغاز میشود و این؛ همان چیز است که ادامه میابد؛ اما به گونه ای دیگر *

دیگه نمیتونم هر چیزی که از ذهنم میگذره رو اینجا بنویسم!! این خرابی های پی در پی بلاگ اسکای هم بی تاثیر نبوده!! فکر کنم باز باید نوشتن(تو دفتر) رو شروع کنم! فقط عیبش اینه که دیگه عادت کردم نظر همه رو بفهمم!!

فرق کرده..هرچی هم میگذره با همون تفاوت ها شخصیتش داره ثابت تر میشه! اینکه عقایدش فرق کنه اصلا ایرادی نداره...اینکه بفهمی نا خود اگاه داری بهتر فکر میکنی حس کنی داری بازتر فکر میکنی.. ولی خوب خیلی چیز ها هم بوده که نباید فرق میکرده و کرده ؛ حالا هم داره تثبیت میشه!!
اعتماد به نفسش کم شده!تو تصمیم گیری هاش خیلی مردده! اعتمادش به ادما کم شده! بیشتر از قبل داره دروغ میگه! دیگه همیشه حرف دلش رو نمیزنه!! زیادی احساساتش داره تو تصمیماتش دخالت میکنه و مهم تر اینکه دیگه نمیدونه چی میخواد و ....
اینا خصوصیاته یه ادمه بَده؟! یا ادمی که داره بد میشه یا یه ادم معمولی؟!!نمیدونم...ولی فکر کنم دوباره میخواد در مورد خیلی هاش برگرده سر جای اولش.. و همین که میخواد مهمه و میتونه!
نظرات 10 + ارسال نظر
مریم پنج‌شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:11 ب.ظ http://lahzeh.blogsky.com

*دفتر با وبلاگ قابل مقایسه نیست.تو دفتر آدم انگار بیشتر خودشه.
*آدما عوض می شن.رسم دنیا تا بوده و هست همینه.شاید بعضی وقتها مهم تر از تغییر کردن چه جوری تغییر کردن باشه.

سامان جمعه 8 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 04:29 ب.ظ http://metalhammer.blogsky.com

سلام ای پرستوی مهربون
مطلب زیبایی بود با نظر مریمم موافقم تا بوده همین بوده آدما عوض میشن البته بعضی‌ها به سمت خوبی و بعضی به سمت بدی ولی این جور که بوش میاد قهرمان داستان ما به سمت بدی میرفته...
امیدوارم که همیشه به سمت خوبی عوض بشی...
قربانت...

چشم تو چشم شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 07:06 ب.ظ http://eye2eye.blogsky.com

میشه خواهش کنم حرف از پایان نزنی ؟
چرا همه به همین راحتی به همه چیز پایان میدن ؟
اون کامنت بدون اسم تو بودی ؟

چشم تو چشم شنبه 9 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 07:51 ب.ظ http://eye2eye.blogsky.com

یادداشت قبلیت هیچ تناسبی با پایان نداره .. نه ؟

یاسر یکشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 12:08 ب.ظ http://manofereshte.blogsky.com

به نظر من هر آغازی را پایانی است و هر پایانی را ژاغازی دیگر...

هامون یکشنبه 10 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 11:54 ب.ظ http://shouka.blogsky.com

روزها در گذر...نگاهی به سالهایی نه چندان دور بینداز...
تو همان هستی؟ یا...

امین دوشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 09:35 ب.ظ http://amin-ga.persianblog.com

برگشت به عقب ! موفق باشه .سلام راستی

هیچ کس سه‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 05:53 ب.ظ http://oonjaa.blogspot.com

نمیشه که تا ابد فرق نکرد . نمی شه که تا ابد همون احمق خوش خیال روز اول باقی موند . حالا هی بیا خودتو گول بزنو برگرد سر جای اول . اما بعد که برگشتی می بینی از سر گرفتن همه چیز بدون اعتقاد داشتن به اونها چه کار سختیه .

انسان مه الود چهارشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 12:56 ب.ظ http://ensan.blogsky.com

در عوض شدن ادمها که شکی نیست. بعضی تغییرات رو به رشد دارند بعضی هم نزول می کنند .بعضی هم هستند که سینوسی اند.

بهروز وثوق چهارشنبه 13 اسفند‌ماه سال 1382 ساعت 09:46 ب.ظ http://vosogh.blogsky.com

سلام
متن پر از احساس و پر معنی بود به من هم سر بزن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد