ـــ گل وگیاه رودوست دارم ولی کلا حوصله نگداریش رو خیلی ندارم...اواخر مرداد بود ۲ تا کاکتوس
خریدم که شبیه کاکتوس نبودن!!تیغ نداشتن ولی گل داشتن اسمشون هم کاکتوس بود..
نمیدونم برای چی خریدمشون..۲ تا گلدون کوچک برای پر کردن تنهایی؟!
۲ تا گلدون کوچک برای پر کردن جای یک آدم!!؟
نه.. ۲ تا گلدون کوچک برای بیشتر پرکردن وقت..برای کمتر فرصت داشتن...فرصت فکر
کردن...فرصت آزار دادن...
حتی یادمه ۳؛ ۴ روز آخر شهریور روزی یک ساعت باهاشون ورمیرفتم..یکیشون خیلی بزرگ
شد...زودتر از اونی که آقا گل فروش گفت..ولی دیشب دیدم خودبه خود افتاده و شکسته!!
دلم خیلی گرفت..همه حرف ها و دلتنگی هام رو تو اون ۲ ماه میدونست! و لی دیگه اندازه قبل
بهشون نمیرسیدم..
ـــ این ها رو با تو ام!
همیشه در اخر و نهایت و بدترین حالت یک قضیه ؛ بعد از کلی ناراحتی ..اشک ..دلتنگی و نا
آرامی به این نتیجه میرسم که ارزش خودم از همه چیز در این دنیا بیشتره!
حالا هم میخوام همونایی که همیشه به خودم می گم به تو بگم:
زندگی تو و آینده تو سرنوشت تو وحتی یک لبخند تو ارزشش بیشتر از همه اتفاقات یا آدم
هایی که الان داره ناراحتت میکنه!
آدم بعضی چیز ها را میدونه ..ولی اگه میخواد آرام تر بشه باید به خودش یاد آوری کنه!
من فقط این هارو برای یک یادآوری کوچک گفتم..
پرستو جان سلام
خسته نباشی
وبلاگت قشنگ ونوشته ها پرمعنی است دست نوشتن خوبه ولی تعدادی هم عکسهای زیبا بزار تا وبلاگت جذابتر بشه وبیننده های بیشتری بهت سربزنند
راستی به من هم سر بزن خوشحال میشوم
ضمنا فکر میکنم لینک من توی لینک دوستانت نیست
تا بعد
فعلا خداحافظ
چون در بالا آدرس وبلاگم کامل نیفتاد برگشتم تا آدرس را کامل کنم
ببخشید
تا بعد
یاد آوری مدلی گارسنی ؟
سلام
وبلاگت رو خوندم ، باهات موافقم ، آدمها اکثرا خودشون خودشون رو آذار میدن !
در جوابت باید بگم ، شک و تردید رو همیشه شیطان به ذهن میاره ، اما آدم باید حواسش جمع باشه !
در مورد شک ، باید بگم ، جایی که من زندگی می کنم ، چیزهایی هست که به بارها و بارها به مسلمان بودنم افتخار و شکرگذاری می کنم .
شاد باشی
سلام. میگم اون فونت انگلیسی تو تورو خدا بزار. من خیلی سختمه. میگم تو رو چه به کاکتوس! ولی دفه یه دیگه که خواستی کاکتوس بگیری از اون تیغ تیغیا بگیر. خیلی اسوونترند!.
فعلن
چی بگم؟
خوب یه چیزایی میشه گفت ولی نه اینجا.
سلام
یادآوری ...! حیف! اون وقتایی که با سر کاری روزگار
می گذروندم راحت تر می تونستم حرف بزنم و بنویسم . ولی الان فکر می کنم دارم خودم رو یکمی سرکوب می کنم .
راستی اگه اون لینک سمت چپ ؛ «اندیشه» مربوط به من می شه عرض شود که اندیشه در بلاگ اسکات هست .
;) یعنی
http://andisheh1.blogspot.com
ایام به کام
این یکی را خوب اومدی !!! :
" همیشه در اخر و نهایت و بدترین حالت یک قضیه ؛ بعد از کلی ناراحتی ..اشک ..دلتنگی و نا آرامی به این نتیجه میرسم که ارزش خودم از همه چیز در این دنیا بیشتره! "
یاد چند سال پیش افتادم ... ۱ کاکتوس داشتم . اتفاقا خیلی هم بهش می رسیدم ... اما یه روز که دوستام اومده بودن خونه ی ما ... اینقدر با این ور رفتن که فرداش خشک و پژمرده شد .... !
ممنون که بهم سر زدی... وبلاگ جالبی داری.. خوشحال شدم آشنا شدم...
کی آبرو ریزی کردم ... یعنی کدومش؟D:
این مریمه ... رفان خودمونه؟!D:
بهش بگو پرفسور shift +alt رو بگیر انگلیسی میشه
salam .. nemidonam chi begham tarjihan barat ye sher minevisam .... eshgh mesle abe ke mitoni to dastet ghayemesh koni vali vaghti dasteto baz mikoni mibini nist ghatre ghatre chekide bedone inke befahmi vali ba inhal dastat por az khateras...