گفته بودم شاید دیگه مارو نبینین!!حالا که دیدین ضایع شدم!!
من این وسط هیچ کاره ام ؛قرار بود کامپیوترم رو جمع کنن!!میگن مشکوکه...هر چی گفتم بهشون بابا این پسره به این خوبی صداش که در نمیاد ؛صبح تا شبم که سره منو گرم میکنه نمیام بهتون غر بزنم....میگن همین دیگه مشکوکی صبح تا شب با این چیکار داری تو اتاق!!!
باید بره!!
ازما التماس که نه؛کامپیوترم نره؛ بمونه من که کسی رو ندارم به جز این ؛اگه بره دیگه نفس کشیدن برا من معنی نداره ....از اینا که : بیخود اگه قراره زندگیت به این بسته باشه همون بهتر که زندگی نکنی ....باید عادت کنی ؛این که تا اخر پیشت نمیمونه...خر نشو؛لودگی نکن....ادم باش....نمیفهمی داره چه بلایی سرت میاره....باز تو گول خوردی!!!! نمیذاره مثه ادما زندگی کنی احتمالا هم معتادت کرده....اصلا همونی که گفتیم جفتتون مشکوکین.....همین جا رابطتون رو قطع کنین!!تا ابرو ریزی راه نیفتاده بس کن!!!یه بار که شده به حرف ما گوش کن؛باور کن خیرت رو میخواییم ضرر نمیکنی...تو از بچگی ادعای زرنگی داشتی ولی همیشه راحت خر میشدی ....این بارم این خرت کرده...ما تحمل نداریم بشینیم و ببینیم داری بدبخت میکنی خودتو.....هر کاری تا حالا کردی بسه!!از همین الان و همین جا این پسره رو ول میکنی!!
اشک تو چشام حلقه زده بود !!بغض راه نفس کشیدنم رو بسته بود!!نمیخواستم اینا ببینن کم اوردم ومیخوام گریه کنم...گریه ام رو قورت دادم و داد زدم و گفتم من نمیتونم ولش کنم!!میخواد خوشتون بیاد میخواد بدتون بیاد ولی این واقعیته که من دوسِش دارم!!نه به خاطره شما ها نه به خاطر هیچ کسه دیگه ولش نمیکنم...همین که گفتم!!!!
یه کم اروتر شدم و گفتم بابا اخه اگه بره که من تنها میشم دق میکنم از تنهایی ؛میمیرم میفهمین؟؟؟؟؟چرا میخواین اذیتم کنین؟!!
گفتن:نه؛اصلا دختره رو جادو کرده ...میبینی تو رو خدا ؛همچین میگه دوسِش دارم که انگار چه تحفه ایه!!!!تو حاضری به خاطر این تازه وارده حقه باز مارو ول کنی ؛اره همون موقعی که میدیدم وقتی خوابه هم نشستی داری نگاش میکنی باید میفهمیدم کار به این جاها میرسه....باشه
هر کاری میخوای بکن ولی یادت بمونه که حلالت نمیکنیم؛نمیبخشیمت؛ادم فروشی؛برای
خانه وادتم ارزش قائل نیستی!!بین ما دیگه همه چی تموم شد....میفهمی که؟؟!!!
نمیخواستم از دستشون بدم ...نمیدونمم چی شد که اینجوری شد....چرا همه چی بهم ریخت ولی خوب ادم باید خودشو با شرایطش وقف بده.....
قرار شد هر کار خواستم بکنم و این شد که بر گشتم!!!!حالا تو این گیر و دار اون طفلکی که تو اتاق بود شنیده بود و کلی هم ناراحت شده بود...از فرط ناراحتی از همون ۴ شنبه رفته رو safe mode هر چی هم بهش میگم مهم نیست پیش میاد گوش نمیده!!کسی هم به ما نمیگه چیکار کنیم این از این حالته افسردگی دربیاد!!!
کمک!!!
مثله اینکه بد جوری من رو جو گرفتا!!!!گه گداری اینجوری میشم!!
امپرم میزنه بالا و......الان میسوزم!!!
-----------------------------------------------------------------------------------------------------
بهش گفتم یا سعی کن خوب بشی یا اگه میبینی نمیشه تظاهر کن به خوب بودن!!
گفت:
پرستو تو هم داری نفهم بازی در میاریا!!!
بهش گفتم نه مسئله نفهمی من یا هر کسِ دیگه نیست!!موضوع اینه که تا وقتی سرِحال هستی و خوشی و داری میگی و میخندی دور و برت پر از ادمه!!همه اونایی که دوسِشون داری !!ولی یه کم که حالت بد شه اطرافت خالیتر میشه...بعد اگه این بدیه حالت یه کم طولانی بشه نگاه میکنی میبینی مثلا ۲۴ ساعته با کسی حرف نزدی ....خالیه خالیه شده اطرافت...
میدونی بایدم به بقیه حق دادا!!! همه برا خودشون کلی بد بختی دارن حوصله ندارن مثلا زنگ بزنی بهشون و بزنی زیر گریه!!حالا یه بارم ایراد نداره ولی اگه دو سه بار تکرار کنی خسته میشن!!ترجیح میدن با کسی باشن که یه ذره مسخره بازی در اره و بخندن!!! نه اینم که فقط در مورده تو باشه ها!!شده از قوانین نا خواسته زندگی ادما!!!
گفت:قبول...ولی فکر نمیکنی که مسخرست حالت بد باشه بعد تظاهر به خوب بودن بکنی؟؟؟
گفتم:اره مسخره که هست....ولی شاید بهتر بشه همه چی ....برا تو که کاری نداره بابا....تو تا همین ۱ سالِ پیشم همیشه تظاهر میکردی به خوب بودن و شارژ بودن ...مگه نه؟؟؟
دیگه نزدیکتر و صمیمی تر از من به تو کی بود؟؟؟منم که میدونستم داری تظاهر میکنی کم کم داشتم باور میکردم که خوشبختترین موجوده روی زمینی چه برسه به بقیه!!!!حالا قبوله؟؟
گفت:خوبِ واقعی که نمیتونم بشم ولی تظاهر به خوبی میتونم بکنم فقط یه شرط داره؟؟
گفتم:هر چی هست قبوله!!
گفت :جلوی تو تظاهر نکنم!!راحت باشم!!خودم باشم!!اشکام راحت بیاد و راحتم بره!!از تهِ دل بخندم!!
گفتم قبوله...اونم خیلی زیاد!!
حالا ببینیم چقدر فایده میکنه این فکر ما!!!گرچه که ته دلم راضی نبود وقتی داشتم اینارو بهش میگفتم ولی شاید الان تنها کاره ممکنه باشه!!
راستی دلم اندازه همه هندونه های دنیا گرفته!!!!
چقدر هنوز حرف باقیست....