بارون بارونه زمینا تر میشه
گل نسا جونم کارا بهتر میشه
گل نسا جونم تو شال زاره
برنج میکاره میترسم بچاد
طاقت نداره طاقت نداره
دونای بارون ببارین آرومتر
بهارای نارنج داره میشه پرپر
گل نسای منو میدن به شوهر
خدای مهربون تو این زمسون
یا منو بکش یا اونو نسون
بارون بارونه زمینا تر میشه
بارون میباره زمینا تر میشه
گل نسا جونم کارا بهتر میشه
گل نسا جونم غصه نداره
زمستون میره پشتش بهاره
***********************************************************
آدم وقتی یه کاریو میکنه باید از انجام دادن اون کار هدفی داشته باشه،منم از نوشتن این شعر دوتا هدف داشتم:
۱ـ درگذشت جانسوز و ناراحت کنندهی سلطان جاز ایرن را به همهی مردم این کرهی خاکی و دیگر سیارات منظومهشمسی تسلیت میگویم.(این شعرو ویگن خونده البته فکر کنم برای بار اول)
۲ـ دیدم یه دو سه روزیه داره بارون میباره و بد نیست که در این مورد یه چیزی نوشته باشم.
((البته من پرستو نیستم میدونم و میدونین که اون خیلی بهتر از من مینویسه ولی چون یه چند روزی به هزار علت نمیتونه آپیدیت کنه،این مسولیت بسیار سنگینو به عهده جوونترها گذاشته تا اونا هم خودی نشون بدن.خب دیگه پر حرفی نمیکنم،تا همین جاشم زیادیه))