دلم گرفته
دلم عجیب گرفته است.
تمام راه به یک چیز فکر میکردم
و رنگ دامنه ها هوش از سرم میبرد.
خطوط جاده در اندوه دشت ها گم بود.
چه دره های عجیبی
واسب,یادت هست,
سپید بود
و مثل واژه پاکی,سکوت سبز چمن زار را چرا میکرد.
و بعد,غربت رنگین قریه های سر راه.
و بعد,تونل ها
دلم گرفته
دلم عجیب گرفته است.
و هیچ چیز ,
نه این دقایق خوشبو,که روی شاخه نارنج میشود خاموش,
نه این صداقت حرفی,که در سکوت میان دو برگ این گل شب بوست,
نه,
هیچ چیز مرا از هجوم خالی اطراف نمی رهاند.
و فکر میکنم
که این ترنم موزون حزن تا به ابد
شنیده خواهد شد
دیروز دلم اندازه یه دنیا گرفت ؛اول خواستم ننویسم گفتم بیام بنویسم دلم گرفته خیلی لوس بازی میشه ولی الان که داشتم ارشیوم رو میخوندم دیدم اینجا یه دفتر خاطرات درست حسابی شده برا من...پس اینم مینویسم .... یک دلگرفتگی دیگر هم ثبت شد!!
دیروز شاید اگه تنها میموندم میمردم ولی تنها نبودم و دو تا تشکر هم بدهکارم .
همین دیگه..
چون میخوام زود برگردم فعلا خداحافظ
کسی با من سخن بگوید: از هر چه باشد...
من تنهایم!
تو هم؟
سلام خانوم....
بابا مگه نگفتم بهش فک نکن میدونم که دلت گرفته منم به خاطر همین اومدم دیگه که مثلآ تو را از دل گرفتگی دربیارم حالا میام اینجا اینارو میخونم دل منم میگیره
اشکمو دراوردی مثل اینکه تا من نیام تو ماجرا درست نمیشه نه؟
ول کن خواهشآ
سلام...
اینجا هوا برای از تو نوشتن کم است...
نمیدونم...من هم تو صفحه ای که دارم میخواستم از خیلی چیزا بگم اما اینجا اینقدر خوبه که تنها جایی که من حرف از خستگیام میزنم...کسایی که میخونن ایندر شعور دارن که مشکلات دوستان نادیده شون رو بفهمن...من بلاگ رو فقط واسه همین دوست دارم...چون تنها جایی که به خاطر گفتن ناراحتی بازخواستت نمیکنن همینجاس...
شادزی....
امیرحسین
سلام ممنون که بهم سر زدی پرستو خانم ..ان
ار اوضاع خودم بهتر شماست همون تنهایی بهتره انگار!
پرستوی مهربون سلام..
گرچه دیر اومدی اما ممنونم از مهربونیت ...
و سپیدی نجابت اسب فراموش نشدنی است..در آن هنگام که سکوت سبز چمنزار را چرا می کند.
ارادتمند
سفر کردم که از یادم بری دیدم نمیشه...
سعی کن از سفرت لذت ببری . هیچی ارزش این رو نداره که زندگی رو واست سخت کنه . اینو یادت باشه که فقط خودت به فکر خودتی:)
این روزها دلم بیشتر از همیشه گرفته است..!
ولی مجالی نیست برای دلگرفتی ...
که تو خود میدانی که این دل بی تو ....
این روزها بی تو..
این دلتنگی ها از نبود تو..
نمیدانم چه بگویم.. از کدام دردم بگویم.. از کدام برایت بگویم... کاش میدانستی... کاش میدانستی...!
یا حق.
خودمو میگم.وقتی دلم میگیره لااقل تکلیفم با خودم روشن میشه...یا علی
سلام
راست می گی. من هم فکر نمی کردم از اولین نوشته من در وبلاگم این همه مدت گذشته باشه.شده یک دفتر خاطرات!
همیشه سبز باشید
سلام!!!
سلام سلام سلام سلام...
خوبی پرستو؟
آخیییییی....چند وقتی بود سر نزده بودما...
دیگه خوبی؟
بابا این حرفا رو چرا می زنی؟
آدمو دیپرس می کنی...
ولی از هر چی که بگذریم:
هیچ چیز مرا از هجوم خالی اطراف نمی رهاند.
خیلی جمله عجیبی بود....مخصوصاْ برای من...
بگذریم...
بای بای
دلم گرفته؛
دلم عجیب گرفته...
چقدر این واژه ها آشنا هستن....
امیدوارم زودتر از این دلتنگی درآی، مگه اینکه دلت نخواد.
آخه بعضی وقتها دلتنگی چیز خوبیه...
محمود
بر نگشتی ؟
به یاد شعر دکتر شریعتی : زندگی ام صدف خالی یک تنهاییست ... همیشه تنهایی ... همیشه گریه .. همیشه افسوس .. همیشه های مرا نازنین تو خط پایان باش ... یادت باشه که این حزن پایانی داره و مطمئن باش که پایانش روزی خواهد آمد ...
دلم من هم گرفت
کاش زودتر خوب بشی
سلام.منم این روزا خیلی دلم میگیره.
نبینم دلت گرفته باشه خانوم.بارون رو ببین..تو هم باهاش ببار.دلت باز شد شاید...
سلام برو اینجا
سلام
من هم دلم خیلی گرفته
مرسی .. آپدیت کردم .. تو لونه کلاغ می بینمتون
اگه جای من بودی جرات نمیکردی بگی دلم گرفته
مثل اینکه خیلی خوش گذشته . دوس نداری بیای
دل تنگی هنوز خداحافظی نکرده؟
وای کامپیوترت دست منم نیست آخه که درستش کنم!!!!
سلام دوستم میدانم چه میگویی... اما راه باز شدن دل فقط دل به خدا سپردن است و مهربانی و محبت کردن...در روز چند بار به دیگران و به دنیا و همه هستی مهربانی و محبت میکنی؟؟ لازم نیست عزیزم انسان کار بزرگی انجام دهد حتی یک نگاه مهربان ٬ یک کلام زیبا٬ یک قدردانی ... باور نمیکنی؟؟!! امتحانش مجانی است و به احساس خوبی که به آدم بعدش دست میدهد میارزد. هر چه باشد ما همه جزو یک خانواده بزرگ هستی هستیم...چرا خود را جدا کنیم که دلمان بگیرد.!!؟؟؟همیشه شاداب و شاد باشی گلم!
ذیدی اخر نظر ندادم ...