سکوت کنید!

چی میشه گفت ؟! اصلا چی باید گفت!
من هم بنویسم کاش اونجا بودم..من هم بنویسم اولین باری است که ارزو داشتم پزشک بودم..من هم بنویسم ۱۳  دانشجوی مرمت باستانی شب را در ارگ بم گذراندند و همانجا خوابیدندو دیگر هم بیدار نشدند!!
من هم بگم از بچه هایی که شاید فکر میکردند تنها هستند ولی حالا واقعا تنها ماندند!!
از ارزوهایی که مردند..از شور و هیجانهایی که روی هم دفن میشوند..
بگویم از...بنویسم از..
قبلا ها یه جایی خوندم که:
درد بزرگ بر زبان و قلم جاری نمیشود و هر چه دردمند بزرگ تر مهر خاموشی بر لبانش پایدار تر است..
قبل از این حادثه میخواستم بنویسم از پسر بچه ای که چند سال پیش وقتی یه سالش بود دیدم که زندگی تو چشماش مرد..چند ساله نه صدایی نه شوری نه هیجانی نه .....هیچ!!
مادرش مرد و مرگ زندگی رو تو چشماش دیدم..ولی حالا .....
فقط سکوت...
نظرات 19 + ارسال نظر
سامان یکشنبه 7 دی‌ماه سال 1382 ساعت 01:24 ب.ظ http://metalhammer.blogsky.com

فقط سکوت

غریب یکشنبه 7 دی‌ماه سال 1382 ساعت 02:17 ب.ظ http://baranemehr.blogsky.com

پرستوی عزیز سلام..

تسلیت برای از دست دادن قلبهای مهربان و مظلوم بم.

در پناه حق

احسان یکشنبه 7 دی‌ماه سال 1382 ساعت 03:18 ب.ظ http://ehsanica.blogsky.com

خدایا
خودت کمک کن...

هالاو یکشنبه 7 دی‌ماه سال 1382 ساعت 04:47 ب.ظ http://hallowsky1.blogsky.com

salam
webloge khobi dari ;)
kashki hamamoon onja boodi
ta be hamashoon komak konim
movafagho paydar bemooni
Be ma ham sar bezan

مریم یکشنبه 7 دی‌ماه سال 1382 ساعت 09:53 ب.ظ http://lahzeh.blogsky.com

خیلی دردناکه...فکرشو هم که میکنم دیوونه میشم.کویر سرده.خونه ی ما گرمه...مثلا فرض کن از یه خانواده ی هفت نفری فقط یه بچه مونده باشه...

امیرحسین-کوچ ماه یکشنبه 7 دی‌ماه سال 1382 ساعت 10:35 ب.ظ http://amireghlimi.blogsky.com

می خواهم بمیرم
نه این که قلبم از کار بایستد
و تنم سرد شود
و با خاک یکسان شوم
می خواهم بمیرم
نه اینکه هیچ صدایی به گوشم نرسد
و از دیدن ستاره گان
کــــور باشم
می خواهم به مرگی کاملا غیر عادی بمیرم
میخواهم در بم بمیرم
در پای ارگ
در زیر ضجه های مرگ گونه مادر تنها
در زیر خروارها خاک سنگین
در زیر...

مریم دوشنبه 8 دی‌ماه سال 1382 ساعت 12:38 ب.ظ http://azizv.persianblog.com

بیا زمین و طبیعت را دوست بداریم و آنرا لعن و نفرین نکنیم . مادر اصلی ما اوست و نظم خانه اش را بدون خواست کودکانش اجرا میکند . برای او مرگی درکار نیست ولی فرزندانش زاده میشوند و میمیرند . گاهی خودش آنها را می میراند . ما درد را حس میکنیم با ابعادی وسیع ولی درد او همیشگی است از آغاز پیدایش بشر . آدمی ، قاتل تمام فرزندان طبیعت هست . از حیوان و نبات گرفته تا خودِ خودش را میکشد و این درد را مادر طبیعت همیشه حس میکند . اما ما تنها در این زمان است که به اندیشه ی همدردی می نشینیم . بیائید طبیعت را دوست بداریم

چشم تو چشم دوشنبه 8 دی‌ماه سال 1382 ساعت 04:30 ب.ظ http://eye2eye.blogsky.com

چیزی نمیشه گفت .. اگه بگی منم میگم !!

همیره چهارشنبه 10 دی‌ماه سال 1382 ساعت 01:54 ق.ظ http://amirsanam.blogsky.com

میشه خیلی چیزا گفت
میشه گفت دلمون سوخت
میشه کفت بدبختا
میشه گفت بیچاره ها
ولی نمیشه فهمید چی میکشن
باید سر آدم اومده باشه تا بفهمه

سامان چهارشنبه 10 دی‌ماه سال 1382 ساعت 08:47 ق.ظ http://metalhammer.blogsky.com

سلام
خوبی؟
چرا آپ نکردی پس؟
به حرف اون بالایی هم گوش نکن
مفید و مختصر

سحر چهارشنبه 10 دی‌ماه سال 1382 ساعت 11:06 ب.ظ http://ghoroob.blogsky.com

در این مورد حرف زیاد زده شده
من فقط بگم نباید بم دیگه ای تکرار بشه و اگه شد همه مقصرن

بهار چهارشنبه 10 دی‌ماه سال 1382 ساعت 11:50 ب.ظ http://khaatoon.blogsky.com

غم انگیز....باور نکردنیه.

مهر تو پنج‌شنبه 11 دی‌ماه سال 1382 ساعت 01:14 ب.ظ http://mehreto.blogsky.com

گاهی یه کلام ! فقط یه کلام آدمو تکون میده ...اونم از سکوتش میشه فهمید...

گندمزار پنج‌شنبه 11 دی‌ماه سال 1382 ساعت 11:22 ب.ظ http://gandomzar.blogsky.com

هیــــــــــــــــــــــــــــچ نظری ندارم .......

هامون چهارشنبه 17 دی‌ماه سال 1382 ساعت 07:54 ب.ظ http://shouka.blogsky.com

دست مرا بگیر!
دستانم میلرزد...
با بغض من چه میکنی؟ ها؟

سعید جمعه 10 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 08:31 ق.ظ http://nale.persianblog.com

سلام به پرستوی مهربون ..
دیر گاهی است که پرستوی مهرت را به انتظار نشسته ایم..
خوشحالیم که برگشتی..
ارادتمند

لیلا جمعه 10 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 10:37 ق.ظ

خدا کمکشون کنه...

مهر تو جمعه 10 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 05:33 ب.ظ http://mehreto.persianblog.com

پرستو که سکوت نمیکند! میگوید و راست هم میگوید...بازگشت دوباره برای شکستن سکوت است...

علیرضا*پسر سه بعدی* جمعه 10 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 11:55 ب.ظ http://3dboy.blogspot.com

دنیا خیلی بیرحم تر از این حرفهاست دوست من.
نفرین بر آنان که میبینند و بی تفاوت مینشینند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد