هر احساسی حضوری بی انتهاست!

افسرگی چیزی نیست جز شور و شوقی فرو مرده
هر موجودی میتواند عریان باشد و هر هیجانی سر شار
هیجانات من همچون مذهبی پذیرنده است . میتوانی این را درک کنی:

هر احساسی حضوری بی انتهاست *

بعد از یه ماه ننوشتن ؛ نوشتن یه کم سخت میشه ها!
نمیدونم بعضی ها چه جوری میتونن وبلاگشون رو ول کنن و برن ! دیگه نیان یه سری هم بزنن ببینن چه خبره! من که فکرش رو هم نمیتونم بکنم!

البته خیلی چیزا هستن که ادم همون موقع نمیتونه درکش کنه!

راهنمایی که بودم با یه تعجبی تو دفترم نوشته بودم واقعا روزی میاد که من دیگه با دوستام دوست نباشم!!
۵ ماه پیشم که دفترم رو پیدا کردم باز به این سوال خودم خندم گرفت !! سوال نمیخواست که دیگه ...حد اقل الان این ۵ ؛۶ سالی که گذشته تضمینش میکنه!!
تا همین چند وقت پیش هم؛ این تصور برام غیر ممکن بود ..ولی الان نمیتونم بفهمم چه جوری ؛ این قدر ساده اتفاق افتاد ه .
الانم نمیتونم درک کنم چی شده که دیگه با هم دوست نیستیم!!
حتما یه سال دیگه درک اینم برام ساده میشه و درک یه چیزه دیگه غیر ممکن و....

دقیقا وقتایی که نمیام بنویسم وقتایی که باید بنویسم!!
نمیدونم همه چیز رو نباید اینجا گفت یا برعکس اون چیزا رو باید همین جا گفت ..

تو تا حالا کار اشتباه انجام دادی ؟! کاری که رو ایندت اثر بذاره ؟! شاید بگی نه! ولی میدونم که انجام دادی هنوزم خیلی ازش نگذشته شاید بگی این تصمیم رو ایندت اثر نداره ولی داره (حالا کم یا زیادش رو نمیدونم)
اون موقع شده یه دوست بهت بگه داری اشتباه میکنی...چند بار هم بگه با بیانهای مختلف هم بگه ولی تو به هر دلیلی ( که مسلما برا خودت مهمه) اهمیتی ندی....
اون دوست کاره دیگه ای میتونه بکنه؟! میتونه مجبورت کنه؟ میتونه بدون اینکه بدونه تو قلب و فکر تو چی میگذره هی اصرار کنه؟!
اون باید میگفته و گفته ! اون موقع برا تو مهم نبوده نه که به حرفش اهمیت ندادیا ولی حرفاش رو یا با عقلت یا احساست تونستی رد کنی...ولی بعد خودت از تصمیمت منصرف میشی ..اون بار خودت تصمیم گرفتی دوباره هم خودت تصمیم میگیری !

حالا تو چی ؟ اگه بر عکسش باشه تو چی کار میکنی؟!
تو باید چی به دوستت بگی ..تو وقتی فکر میکنی اون اشتباه میکنه باید چی کار کنی ؟!
جز اینه که باید یه بار نه بیست بار حقیقت رو بهش یاد اوری کنی..تو میترسی از کاری که میخواد بکنه باید ترست رو بهش بگی..همین دیگه ؛اصلا n هزار تا دلیل براش بیار هر جوری که خواستی روشنش کن..ولی اخرش چی؟
مگه غیر از اینه که خودش باید تصمیم بگیره !؟ خودش باید ببینه میخواد چی کار کنه !
تو کاری رو که باید میکردی کردی ... ولی هیچ وقت نمیتونی کسی رو مجبور به کاری بکنی ؛حتی اگه بهترین دوستت باشه! حتی اگه ۱۰۰ درصد مطمئن باشی داره اشتباه میره !
باید میگفتی که گفتی ..همونجوری که اون به تو گفت! ولی مجبورت نکرد ..تو خودت تصمیم گرفتی اونم خودش تصمیم میگیره و باید این رو درک کنی که همه تصمیم اخرشون رو خودشون میگیرن!
به نظرت بیشتر از این جلو رفتن هم درسته ؟؟!!

من فکر میکردم ارزش این دوستی مون ؛ ارزش تک تک روزای این شش سال بیشتر از این حرف ها بوده و هست!!

دیگه...
من الانم نمیتونم درک کنم قبلا ها چه جوری درس میخوندم!!! اونم وقتایی که امتحان نداشتم!
خیلی سخته ها..
اصلا یادم رفته چه جوری باید بخونم !

روزگاری را به یاد میاورم که اگر با خودم تکرار میکردم که دو دوتا هنوز چهار تا میشود ؛ برای اینکه از نوعی احساس سعادت لبریز شوم کافی بود .
و روزهایی دیگر این امر برایم کاملا یکسان بود. *

* اندره ژید ؛ مائده های زمینی

نظرات 27 + ارسال نظر
سعید یکشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 07:55 ب.ظ http://nale.persianblog.com

پرستوی مهربون سلام..
بعد از این همه ننوشتن و پیشم نیمومدن خوشحالم که اولین سلام رو خدمتت عرض می کنم ...
و برای ما هم دوستی با پرستوی مهربون خیلی ارزشمنده ..
پرستویی که از اولین روزها پیشمون اومد و ما رو تنها نذاشته ...
حضور مهربونت همیشه سبز باد..
ارادتمند

امین یکشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 08:42 ب.ظ http://amin-ga.persianblog.com

این که هر کس تصمصم آخرشو خودش می گیره درست !! ولی آیا دادگاهی که می سازند برای این که حکم را صادر کنند ذره ای فقط ذره ای به حرف متهم هم گوش کردند ! تو رو نمی دونم ولی من نه ! به این حس هم مثه حس اولین برخورد عادت می کنی چون زمان اینجور می خوات .ممنون از اینکه به من سر زدی و خوشحالم که باز نوشتی

سامان یکشنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 09:54 ب.ظ http://metalhammer.blogsky.com

امیرحسین دوشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 08:47 ب.ظ http://amirrony.blogsky.com

رفیق حاج اسیر، رفیق چشم تو چشم، رفیق هاله... بابا رفیق رفیقام بیا پیش ما دوست داشتی بلینک منم حتمآ این کار رو میکنم. موفق باشی...

گندمزار سه‌شنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 08:05 ب.ظ http://gandomzar.com

هیچکی سه‌شنبه 29 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 08:22 ب.ظ http://zooghal.blogsky.com

یاحق
پس زیاد غصه نخورم همه همین جور قاطین.
من الانم نمیتونم درک کنم قبلا ها چه جوری درس میخوندم!!! اونم وقتایی که امتحان نداشتم!
خیلی سخته ها..
اصلا یادم رفته چه جوری باید بخونم !
اینم که همین.
پس دیگه چی...
ولی میگن زود گذره
به قول معروف این نیز بگذرد...

چشم تو چشم چهارشنبه 30 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 11:33 ب.ظ http://eye2eye.blogsky.com

دوباره میام !

امین پنج‌شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 01:26 ب.ظ http://amin-ga.persianblog.com

ما زود به زود می نویسم تو هم یه دستی بجنبون بابا

حمیدی که سر کاره! پنج‌شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 04:11 ب.ظ http://sare-kari.blogsky.com

سلام
صحبت از دوران راهنمایی کردی ، دچار ... شدم. یاد بچه های مدرسه که می افتم بدنم داغ می شه . یادش به خیر :(

هامون پنج‌شنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1383 ساعت 07:30 ب.ظ http://shouka.blogsky.com

...بازگشت!
از مصمم بودن مان چیزی نمانده!
وای! وای از ژید...(اندره را میگویم!!)
......................
گوشهء دلم! چند تا دوست داری؟
- ۲ تا !
۲ تا؟ چقدر زیاد!

میکرون جمعه 1 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 03:13 ب.ظ http://micron.blogsky.com

سلام
وبلاگ خوبی داری نظرت درباره تبادل لینک یا لوگو چیه ؟
اگر موافق بودی به وبلاگ ما بیا و نظرت رو اعلام کن.
بای

امیرحسین دوشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 01:35 ق.ظ http://amirrony.blogsky.com

سلام:
پرستو جان خوبی، متن قشنگی بود.

گندمزار دوشنبه 4 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 07:16 ب.ظ http://gandomza.com

نمی نویسی؟!

چشم تو چشم سه‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 12:07 ق.ظ http://eye2eye.blogsky.com

این ژید همون زیده ؟
یادمه یه درسی بود به همین اسم .. خدا بیامرزش !

صدر سه‌شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 11:12 ق.ظ http://khodkar.blogsky.com

سلام !
خیلی قشنگ بود!
موفق باشی
صدر

احسانیکا چهارشنبه 6 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 08:33 ق.ظ http://ehsanica.blogsky.com

:)
خوشحالم که بازم می نویسی. :)
امتحانم چیزی نیست که بخوای چندان نگرانش باشی...

روشن چهارشنبه 6 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 04:07 ب.ظ http://night-cafe.persianblog.com

میدونی... دوری از اینجا سخته... از وبلاگها... بهشون پناه اوردم... از دنیای.... یه وقتایی باید گفت... یه وقتایی باید انقدر گفت که بفهمه... یه وقتایی... یه وقتایی ارزششو نداره... ارزش اینکه بخوای بهش بگی... اونی که با گفتن تو نفهمه.... شاید بهتر باشه راه اشتباه رو بره... شایدم نه.... ببخش.....

نیلوفر چهارشنبه 6 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 10:38 ب.ظ http://jensiyat-e-gomshodeh.blogsky.com

عزیزم ممنون که به من سر زدی من هم تو روخیلی دوست دارم.

مرد تنهای شب پنج‌شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 12:17 ق.ظ

عجــــــــــــــــــب بد روزگاریست

امیر پنج‌شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 09:59 ب.ظ http://dardeshgh.blogsky.com

سلام به تو دوست عزیز وب لاگ جالبی ذل=اری به ما هم سر بزن
من در وبلاگم در رابطه با سکس در عشق بحث می کنم
(در ضمن وب لاگ من وبلاگ سکسی نیست)

پوریا یکشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 03:35 ب.ظ http://tanboor.blogsky.com

تا افسرده نشی نمیفهمی چیه.

نقاب یکشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 06:16 ق.ظ http://partizanha.blogsky.com

سلام
دو خط آخر چقدر قشنگ بود

چشم تو چشم سه‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 12:51 ب.ظ http://eye2eye.blogsky.com

الو الو من جوجوام !:دی

گندمزار سه‌شنبه 19 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 07:58 ب.ظ http://gandomzar

این حظور بی انتهاتون تموم نشد؟

کاوه چهارشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 10:47 ب.ظ http://mybluedreames.blogsky.com

سلام خوبی پرستو خانوم...... وب قشنگی داری و زیبا مینویسی.....امیدوارم موفق باشی..با نبادل لینک موافقی؟؟؟؟؟؟؟؟

سامان جمعه 22 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 02:31 ب.ظ http://metalhammer.blogsky.com

مممممممممممممممممممممممممممممن
غلط بکنم!!!!!!!!!!!!!۱۱

مریم گلی چهارشنبه 31 فروردین‌ماه سال 1384 ساعت 12:20 ب.ظ

salami dobare!...dige por roo shodam mikham baraye hame chi nazar bedam. khob midooni inke migi be ye doost age 100 baram begi goosh nemikone...va akharesh tasmime khodesho migire...khob midooni , shayad modele goftanet mo'asser naboode. yani inke hamash ke nemishe ba harf mardodmo ghane kard...shayad bayad barash mesali az doroo baria kasi ke mishnakhti miovordi ke oon karo karde va che balaii saresh omade va age injoori migofti shayad ye kami barash ghebele fahm tar mishode...badesham inke...shayad oon harfi ke to zadi, be nazare khodet kamelan dorost boode va kare doostet ghalat boode vali shayad sharayet ijab mikarde ke doostet oon karo bokone...yani inke shayad age be harfe too goosh mikarde ye moshkeli ke dashtaro bozorg tar mikarde va .....shayad be manteghe khodesham chizi ke to migofti behtar miomade vali nemitooneste oon karo bokone , chon sharayet ijab mikarde ke be sooye tasmime bad bere...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد